نگاه علوم اعصاب به NLP

نگاه علوم اعصاب به NLP باید چگونه باشد ؟

در این مقاله تارا نِوِن یکی از بنیانگذاران و از مدیران گروه neuresource  نگاهی به برنامه ریزی عصبی-زبانی و علوم اعصاب رهبری دارد و دیدگاه جالبی را ارائه داده است. او میگوید که اخیرا زیاد درباره تفاوت بین برنامه ریزی عصبی-زبانی(NLP) و علوم اعصاب رهبری( NSL) ا ز او سوال میشود. او اضافه میکند که مدتها قبل ازاینکه چیزهای زیادی درباره الگوهای عملکرد مغز بدانم ، یک متخصص برنامه ریزی عصبی-زبانی بودم. با توجه به این مساله و با در نظر گرفتن دانش و توانایی ام در حوزه علوم اعصاب رهبری، معتقدم که میتوانم درک روشن از تفاوتهای بین این حوزه ارائه دهم. با توجه به این که هر دو این حوزهها کلمه ی “عصب” را درون عنوان خود یدک میکشند، NLP اغلب به اشتباه با علوم اعصاب مرتبط دانسته میشود و یا حتی با آن اشتباه گرفته میشود. مساله این است که ان ال پی به نحوه عملکرد مغز و پردازش اطلاعات میپردازد نه از دیدگاه عصب شناسی.

با در نظر گرفتن این موضوع منصفانه است اگر به شما بگویم که بسیاری از متخصصان حوزه ان ال پی در جال بررسی بینش های مشتق شده و ناشی از علوم اعصاب هستند. ریشه ان ال پی در اوایل دهه 70 و خیلی قبل از توسعه تصویر برداری تشدید مغناطیسی کارکردی(fmri) ایجاد شده است و  که در آن فعالیت مغز با ردیابی کردن تغییرات مرتبط در جریان خون سنجش میشد. بندلر و گریندر الگوهای کلامی را بررسی کردند که  منجر به شکل گیری مبحث متامدل ها شد.

مدل آنها مدلی از ساختار زبان را نشان می داد و آنها این عنوان را برنامه ریزی عصبی-زبانی، برای نشان دادن باور خود مبنی بر ارتباط بین فرآیندهای عصبی”عصبی”، زبان “زبانی”و الگوهای رفتاری که از طریق تجربه”برنامه  ریزی”آموخته بودند ابداع کردند که این مدل می تواند برای دستیابی  به اهداف خاص در زندگی سازمانده ی شود .

 برداشت شخصی من از NLP چیست؟

بر اساس اطلاعات و تجربهای که من دارم پیشنهادم این است که تمرین NLP را میتوان با درک و ترکیب بینش هایی که از حوزه علوم اعصاب پدید می آیند، تاحد زیادی افزایش داد.

جدای از اولین بار آشنایی من با حوزه NLP  که با “مهارت های ارتباطی” از طریق یک مربی خوب NLP  آغاز شد. من به سرعت پیامدها، ارتباط و قدرت بسیاری از تکنیک ها را دیدم .

من متوجه شدم کهNLP رویکردهای بسیار مناسبی برای برخورد با بسیاری از مسائل ارتباطی و زبانی دارد. البته این تمام داستان نیست و تکنیک های مفید زیادی در NLP وجود دارد.

علوم اعصاب چه چیزی می تواند ارائه دهد؟

ما در حال حاضر بیشتر از هر زمان دیگری در مورد مغز میدانیم و علوم اعصاب اجتماعی شناختی به عنوان یک نیروی اصلی در روانشناسی تحقیقاتی در حال ظهور است.

این زمینه به درک ما از فرآیند پشت رفتار اجتماعی کمک می کند، انجام کارهای مهم یک زمینه بسیار اجتماعی است. در حال حاضر ما شاهد پیشرفت بسیاری از جنبه های کارهای جهانی از طریق  افزایش درک ما ازطریق مغز هستیم که به عنوان مثال در توسعه برنامه های کاربردی تر از طریق بازاریابی عصبی، اقتصاد عصبی و رهبری عصبی مشاهده می شود که در آن تلاقی  طبیعی  باNLP  به شکل غیرمستقیم  وجود دارد.

علوم اعصاب چه کاری می تواند انجام دهد کهNLP  نمی  تواند انجام دهد؟

علوم اعصاب بر روی مغز در سطح عملکردی  آن تمرکز دارد.بنابراین میتوانیم بگوییم که عصب شنا سی در پایه و شالوده نظام ادراکی ما قرار دارد. علوم اعصاب بینش های بسیار گسترده تری را در اختیار ما قرار می دهد و بنابراین پیامدهای گسترده تری دارد.
درک ترس در مغز و اینکه چگونه بر پردازش اطلاعات ما تأثیر می گذارد، می تواند ما را به راه حل های بنیادی قدرتمندتری نسبت به تکنیک هایNLP  هدایت کند. من علوم اعصاب را به عنوان درک بنیادی علمی می بینم  وNLP  را به عنوان یکی ازتکنیک های بسیار کاربردی برای به کار بردن این علم، به ویژه در مورد ارتباطات.

آینده در علوم اعصاب نهفته است و اما مهمتر از آن آینده در دستان کسانی است که می توانند کاربرد عملی یافته های علوم اعصاب را به نمایش بگذارند و مداخلات صحیح  را توسعه دهند .